
آیا سبک آموزش در مدارس و دانشگاه باید اصلاح گردد؟
سبک آموزش در ایران با مشکل مواجه شده است و انتظارات اهالی دانشگاه و مدارس اعم از دانشجویان و اساتید، نویسندگان و مترجمان، مردم و خانوادهها، سیاستمداران و برنامهریزان و… را برآورده نمیکند.
دانشگاه تهران
بررسی و عقاید مارتا نوسباوم
مارتا نوسباوم (Martha Nuaabaum) فیلسوف بزرگ آمریکایی در سال ۲۰۱۰ کتابی نوشت که بسیار مورد توجه اهالی علوم انسانی در سراسر جهان قرار گرفت. نوسباوم در کتاب که نه برای سود: چرا دموکراسی به علوم انسانی نیاز دارد(Not For Profit: Why Democracy Needs the Humanities)، تلاش میکند نشان دهد که ما در قلب بحرانی بزرگ و مسکوت(silent crisis) هستیم که اهمیتی جهانی دارد، اما همچون یک سرطان به شدت مغفول مانده است.
نوسباوم معتقد است ملتها و سیستمهای آموزشی آنها که تشنۀ سود مالی هستند به شکلی بیپروا در حال کنار گذاشتن مهارتهایی هستند که برای زنده نگاه داشتن دموکراسیها مورد نیازند. نوسباوم هشدار میدهد که اگر این گرایش ادامه پیدا کند، ملتهای جهان به جای شهروندان کاملی که میتوانند به طور مستقل فکر کرده، سنتها را نقد کنند و اهمیت رنجها و کامیابیهای شخصی دیگر را بفهمند، بهزودی نسلهایی از ماشینهای سودمند تولید خواهند کرد. از این رو، نوسباوم در ادامۀ کتاب بر این نکته متمرکز میشود که ما چرا و چگونه باید توجه خود را بر ساختن نظامهای آموزشی متمرکز کنیم، نظامهایی که تربیت افراد شایسته را حمایت و اجرا کرده و ارتقا میدهد؛ یعنی افرادی که از قوای تفکر و تخیل بهره میبرند، قوایی که ما را بهعنوان انسان متمایز میسازند و روابط ما را به جای روابط صرفاً مبتنی بر سود و کنترلشده، به روابط غنی انسانی تبدیل میکنند.
از نظر نوسباوم تعلیم و تربیت باید سه توانایی دموکراتیک را در شهروندان تقویت کند:
- استدلال نقادانه
- شهروند جهانی شدن
- تخیل همدلانه
راهکارهایی برای تغییر در سبک آموزشی مدارس و دانشگاه
علاوه بر مشکلاتی که نوسباوم با عنوان بحران مسکوت از آن نام میبرد، در کشور ما این بحران شاید جلوههای دیگری نیز به خود گرفته باشد. برای کسب اطلاعات به مقاله کمبود اندیشهورزی در دانشگاه رجوع شود.
در مواجهه با چالشها و آسیبهای آن در داخل رویکردهای متفاوتی مطرح شدهاند که از میان آنها میتوان به موارد زیر اشاره کرد:

- رویکرد جامعهشناختی(شرایط اجتماعی شامل شرایط سیاسی، فرهنگی و اقتصادی لازم برای توسعه)
- رویکرد مدیریتی(نظام مدیریت و سیاستگذاری علم و آموزش عالی)
- رویکرد روانشناختی(روحیات کنشگران حوزههای علم و دانشگاه برای فعالیت علمی)
- رویکرد آموزشی(مشکلات ناشی از نحوه آموزش حافظهمحور و سنتی)
- رویکرد توسعهای (توسعه علمی پارهای از فرایند توسعه در معنای جامع آن است و عدم توسعهیافتگی در سیاست، اقتصاد، فرهنگ و اجتماع موجب عدم توسعهیافتگی میشود)
- رویکرد فرهنگی(فرهنگ دانشگاهی و فرهنگ علم دارای مختصات و ویژگیهای معینی است)
- رویکرد ارتباطی و زبانشناختی (گفتمان و اجتماعات گفتمانی مربوط به آن)
- رویکرد تاریخی و بومشناختی(پیوستگی میان میراث و سنت تاریخی، محیطی و جغرافیایی محلی و بومی و مدرن)
- رویکرد معرفتشناختی(مشکلات ناشی از روششناختی مثل تقلیلگرایی به رویکرد تحصیلگرایانه یا روشهای تجربی)
- رویکرد سیاسی(توسعه علوم فقط در بستر نظامهای سیاسی دموکراتیک اتفاق میافتد در صورتیکه مستلزم آزادی و استقلال دانشگاهی میباشد)
سخن آخر
طبق نظر محققین دانشگاهها و مدارس باید به کمک متخصصین تغییرات و اصلاحاتی در سبک آموزشی ایجاد کنند، تا دانشجو و دانشآموز طبق روال مرسوم و نوین دنیا تحصیلات خود را تکمیل نماید. برای کسب اطلاعات بیشتر به مقاله فاصله بین تحصیل و کار مراجعه گردد.
مایل به ثبت دیدگاه هستید؟